بی نصیب
بی نصیب :نام هر شخصی است که از شهادت جا مانده است
در اسارت
سحرگاهان با
نصف لیوان آب
و
مقدار اندکی نان
اکثر قریب به اتفاق اسرا روزه ماه مبارک رمضان را شروع کردند
در حال که صبح باید 5ساعت
و بعد از ظهر 2 ساعت
در هوای گرم به دور از سایه قدم می زدند
حتی
راه رفتن در سایه ممنوع بود ،
راوی آزاده
حجه الاسلام عمران احدی
از ایلام
روزه گرفتن در اسارت جرم سنگین تری بود
بچه ها غذای ظهر را می گرفتند
و در یک پلاستیک می ریختند
چهار گوشه آن را جمع کرده
و گره می زدند
سپس این غذا را
در زیر پیراهن خود پنهان میکردند
و افطار می خوردند
اگر موقع تفتیش از کسی غذا می گرفتند او را شکنجه می دادند.
عملیاتهای ماه رمضان :
رمضان ، رقابیه و بیتالمقدس7
حدود 15 هزار شهید در ماه مبارک رمضان
و چهار هزار شهید والامقام و گرانقدر
در عملیات رمضان
که در تیرماه 61 انجام شد
به فیض شهادت رسیدند.
تقدیم به فرزندان شهدا
ب، الف، ب، الف! بخوان: بابا
چفیه و مُهر و استخوان: بابا!
بعد از این انتظار طولانی
خواهد آمد به شهرمان بابا
می نویسم زمین که قابل نیست
کی می آیی از آسمان، بابا!؟
آمدم من به پیشواز شما
دست خود را بده تکان بابا
تا ببینم در ازدحام حضور
تو کدامی در این میان بابا...
تو که یک عمر در سفر بودی
بیشتر پیش مان بمان، بابا!
باز من بی توام، تو...آن بالا
باز موضوع امتحان: بابا
در جبهه
روی رزمنده هایی که
بیشتر از بقیه در امور گردان تلاش می کردند
و دنبال سر و سامان دادن به اوضاع بودند ،
اسم گذاشته بودند !
رزمنده ها
به آنها می گفتند
"« سلسله سامانیان »
حجه الاسلام و المسلمین ماندگاری
کتاب : بی نصیب صفحه 126
می گفت توی سنگر نشسته بودیم ،
که یکدفعه ماری داخل سنگرمان پیدا شد .
همگی دنبال مار دویدیم
آمدیم بیرون
ناگهان
خمپاره ای به سنگر خورد
و آن را منهدم کرد .
شهید محمدرضا عبدی
در هور گم شدیم . گشتیم و گشتیم تا خسته شدیم .
حمزه گفت من یک راه پیدا کردم . گفتیم خب زود بگو .
گفت از قورباغه ها می شود فهمید .
اگر قور قور کنند
یعنی شور می خوانند و منطقه مال ایران هست.
و اگر القور القور کنند
یعنی ابوعطا می خوانند و منطقه مال عراق هست .
همه خندیدیم و دوباره شروع کردیم به گشتن .
عملیات بدر
کتاب راوی (روایت طلائیه و زید)